سلام دوستان من این عکسا رو بدون شرح میزارم تصمیم گیری با خوددتون
بدون شرح
سلام بر آنهایی که از همه چیز گذشتند تا ما به هر چه میخواهیم برسیم
سلام بر آنهایی که قامت راست کردند تا قامت ما خم نشود
سلام بر آنهایی که به نفس افتادند تا ما از نفس نیافتیم
سلام بر آنهایی که رفتند تا ما بمانیم
سلام بر مردان خدا
سلام بر شهدا ...!
«شعر امام زمان»
گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن
گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن
گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم
گفتم که دیدار تو باشد آرزویم
گفتا که در کوی عمل کن جستجویم
گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن
گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن
گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن
گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن
گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن
گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن
گفتم ز حق دارم تمنای سکینه
گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه
گفتم رخت را از من واله مگردان
گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان
گفتم به جان مادرت من را دعا کن
گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن
گفتم ز هجران تو قلبی تنگ دارم
گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم
گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن
گفتا به آب دیده دل را شستشو کن
گفتم دلم از بند غم آزاد گردان
گفتا که دل با یاد حق آباد گردان
گفتم که شام تا دلها را سحر کن
گفتا دعا همواره با اشک بصر کن
گفتم که از هجران رویت بی قرارم
گفتا که روز وصل را در انتظارم
*شعر امام زمان*
«شعر امام زمان»
ای آنکه در نگاهت حجمی زنور داری
کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟
چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابی
ای آنکه در حجابت دریای نور داری
من غرق در گناهم، کی می کنی نگاهم؟
برعکس چشمهایم چشمی صبور داری
از پرده ها برون شد، سوز نهانی ما
کوک است ساز دلها، کی میل شور داری؟
در خواب دیده بودم، یک شب فروغ رویت
کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟
*شعر امام زمان*
«شعر امام زمان»
از میان اشک ها خندیده می آید کسی
خواب بیداری ما را دیده می آید کسی
با ترنم با ترانه با سروش سبز آب
از گلوی بیشه خشکیده می آید کسی
مثل عطر تازه تک جنگل باران زده
در سلام بادها پیچیده می آید کسی
کهکشانی از پرستو در پناهش پرفشان
آسمان در آسمان کوچیده می آید کسی
خواب دیدم , خواب دیده در خیالی دیده اند
از شب ما روز را پرسیده می آید کسی
*شعر امام زمان*
*«شعر امام زمان»*
مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا
گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا
کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست
قطره شدم که راهی دریا کنی مرا
پیش طبیب آمدهام، درد میکشم
شاید قرار نیست مداوا کنی مرا
من آمدم که این گره ها وا شود همین!
اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا
حالا که فکر آخرتم را نمیکنم
حق میدهم که بنده دنیا کنی مرا
من، سالهاست میوه ی خوبی ندادهام
وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا
آقا برای تو نه ! برای خودم بد است
هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا
من گم شدم ؛ تو آینهای گم نمیشوی
وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا
این بار با نگاه کریمانهات ببین
شاید غلام خانه زهرا کنی مرا
*وبلاگ نسیم وصل*
مضرات بد حجابی
1- عدم آسایش خانواده
دانستیم که حجاب حافظ وقار، شخصیت، کرامت، اصالت و عظمت زن و حافظ زیبایی و منافع او برای شوهر است.
گرمی خانواده ها، استحکام رابطه زن و شوهر، تداوم زندگی، آرامش قلوب مردان، ثبات دلبستگی و عشق و علاقه مرد به همسر قانونی و شرعی خود، برپایی خانه و خانواده، برجایی اعتماد و اطمینان مرد به زن، همه و همه مرهون پوشش و حجاب زنان مملکت است و اینکه مردان زیبایی چهره و زینت و زیور زنانی غیر از زن خود را نبیند.
مردان اگر به راحتی و به آسانی در تمام صحنه های اجتماعی دسترسی به زنان داشته باشند، ضمانتی برای اثبات محبت و دلبستگی آنان به همسرانشان نخواهد بود تحریک هوی و هوس و شهوات، آنان را از زندگی خود دلسرد و خود کلنگی برای خراب کردن کانون گرم خانواده خواهند شد.
تا کنون بی حجابی زن باعث گمراهی میلیونها مرد، و به گناه افتادن دیگران و پیدا شدن هیولای طلاق در خانواده ها، و پدید شدن عشق مرد به زن شوهردار و روابط نامشروع شده و همانطور که یهودیت و مسیحیت می خواسته علت خروج بسیاری از مردان و زنان از عرصه گاه ملکوتی اسلام و دینداری شده است.
عوارض بد حجابی و بی حجابی و آزادی زن در روابط با هرکه دلش بخواهد یکی دو تا نیست و محصولات تلخ این مسئله عددی کامپیوتری است.
مردان با دیدن این مناظر دست از همسران خود کشیدند و به قول معروف از زیر بار مخارج خانه که مسئولیتی بر دوش آنان بوده فرار کرده و برای ارضاء خود روی به بازار آزاد آوردند و جوانان بی زن چون فرونشاندن شعله شهوت را ارزان دیدند، از تشکیل زندگی و ازدواج سرباز زده، دنبال چشم چرانی و صید ناموس مملکت رفتند، بدین گونه نظام خانواده در غرب و در مقلدان شرقی آنان از هم پاشید و اوضاعی شبیه اوضاع جنگل پیش آمد.[1]
2- یک روایت
امیرالمؤمنین علیه السلام خطاب به حضرت مجتبی علیه السلام و در حقیقت خطاب به تمام مردم فرمودند: محرم نامحرم را جداً مراعات کن، زیرا این برنامه برای تو و همه زنان نامحرم مصونیت از افتادن در خیال گناه و خود گناه است، و اگر قدرت داری زنان خانواده تو مردی غیر تو را نشناسند، این برنامه را انجام بده.[2]
3- واقعیتی بهت آور
در روزنامه پر تیراژ کیهان که شماره آن را به خاطر ندارم خواندم:
خانم جوانی، نمونه همانها که در روایت امیرالمؤمنین آمده، بر اثر آزادی از سبک غربی و به خاطر آمد و رفت دوستان شوهرش به خانه، و در معرض بودن وی با سر برهنه و نیمه عریان و رفت و آمد به مجالس مختلط از مرد و زن، با داشت که دختر بچه سه ساله، دل به جوانی بست و در آرزوی رسیدن به او برآمد، جوان غرق در شهوت و هرزه و بی دین که زن جوان شوهردار بیشتر باعث تحریک او شده بود، به زن گفت این کودک مانع برنامه ماست، باید از میان برداشته شود!!
نزدیک به چهارماه در رابطه با طفل معصوم بین عاشق و معشوق از خدا بی خبر، و آن دو حیوان صفت، درگیری بود. به ناچار مادری که کانون مهر و عاطفه و منبع رحمت و رأفت آفریده شده، بر اثر شهوت و میل به آغوش دیگران هویت مادر بودن را فراموش کرد و دخترک موطلایی و زیبا و بی گناه را به حمام خانه برد و او را با دست جهنمی خود خفه کرد تا مزاحم شهوت و شهوترانی از میان برداشته شود و جوان نامحرم آلوده ای برای چند لحظه به کام دل برسد و زن شوهرداری در کمال بی عفتی برای چند دقیقه به لذت جنسی دست یابد، و تا ابد دامن آلوده کند، و شوهر بیچاره را برای همیشه به داغی سوزنده و مصیبتی جانکاه دچار نماید. اگر شوهر این زن غیرت به خرج می داد و از اینکه زن جوان زیبایش آزاد در دسترس هر دیده ای قرار بگیرد و همه بتوانند او را در زیبایی و زینت و عشوه گری و طنازی ببینند مانع می شد، طفلی بی گناه کشته نمی شد، داغی دائمی بر دل پدر قرار نمی گرفت، زن شوهرداری دامن عفتش برای همیشه لکه دار نمی گشت، جوانی به این صورت به بدبختی و بیچارگی دچار نمی شد و کانون گرم خانواده ای جوان و تازه ازدواج کرده از هم نمی پاشید.[3]
4- عواقب بدحجابی
1- ضایع کرن حق شوهر: خداوند سبحان بدن و اعضای آن را به عنوان امانت به ما داده است و صاحب اصلی خداوند بزرگ است. زینت و زیبایی زن که از نعمت و امانت حق تعالی محسوب می شود نیز پی از ازدواج مربوط به شوهرش است نه اینکه آن را در معرض دیدگاه عموم قرار دهد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
هر زنی که خود را برای غیر شوهرش خوشبو و آرایش کند، خداوند نماز او را قبول نمی کند، تا اینکه برای پاک ساختن خود از آن، غسل کند چنانکه خود را از جنابت، غسل می دهد.[4]
2- محروم از محبت: زن هرچه عفتش بیشتر باشد در قلب مرد بیشتر جای دارد و زن بی بند و بار چون ترس از خداوند در دلش نیست و عفت ندارد نمی تواند محبت شوهرش را به دست آورد.
3- آفت تحصیل علم: هرچه قدر زن، عفت بیشتری داشته باشد، در تحصیل علم موفق تر می باشد.
4- تباهی شخصیت: کمبود تربیت و شخصیت و محبت را نمی توان با عشوه و ناز و کرشمه و با نگاه کردن مردم به دست آورد، جز آنکه آدمی روز به روز از نظر روحی افسرده و ناامیدتر و از لحاظ جسمی زشت تر، و از نظر اجتماعی مورد تنفر انسانهای مؤمن قرار خواهد گرفت.
زن بدحجاب به جای اینکه عفت را که ارزش زیادی دارد حفظ کند تا مردم با عزت و احترام به سراغ او بیایند، با بدحجابی و نشان دادن خود به دیگران، خویش را بی ارزش می کند.
5- اضطراب بی پایان: آنگاه که اصل و کمال در انسان لباس و مدپرستی باشد هرچه می بیند، می خواهد و دائم به فکر تهیه آن است و چون آماده کردن آنها مشکل و گاهی نامقدور است، روح او همیشه مضطرب و پریشان است و مانند کسی است که گم کرده خود را پیدا نمی کند.[5]
5- خنده فرشتگان در عالم قبر
رسول خدا صلی الله علیه و آله از حضرت جبرئیل علیه السلام سؤال نمود که آیا فرشتگان خنده و گریه دارند؟ جبرئیل فرمود، بله، (یکی از آن جاهایی که فرشتگان می خندند) زمانی است که زن بی حجاب و بدحجابی می میرد، و بستگان او را در قبر می گذارند و روی آن زن را با خشت و خاک می پوشانند تا بدنش دیده نشود. فرشتگان می خندند و می گویند: تا وقتی جوان بود و با دیدنش هر کسی را تحریک می کرد و به گناه می انداخت (پدر و برادر و شوهر) از خود غیرت نشان ندادند و او را نپوشاندند ولی اکنون که مرده و همه از دیدنش نفرت دارند او را می پوشانند.[6]
--------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت:
1- نظام خانواده در اسلام.
2 - بحار الانوار، ج77، ص 214.
3 - نظام خانواده در اسلام، ص 267.
4- اصول کافی: ج6، ص 507.
5 - بهشت جوانان: ص 176.
6 - همان، ص 172.
***************************************************************
حجاب برای زن
حکم برای زنان شروع می شود .در ایه ی31سوره ی نور می فرماید
((وبهزنان مومن بگوکه دیدگان خود را فرو پوشند ودامن های خود را حفظ کنند وزینت های خودرا اشکار نکنند مگر زینت های ظاهر را وسرو گریبان های خود را با مقنعه یا روسری بپوشانند وزینت های خود را اشکار نکنند مگر برای شوهران خود یاپدران خود پدران شوهرهای خود یا برادران خود یا پسران برادران خود یازنان خود یامملوکان خود یا مردان طفیلی که گرایشی به زن ندارند یا کودکان غیر ممیزونیز پاهای خود راطوری به زمین نزنندکه زینت هایی که پنهان کرده اند اشکار شود وای مومنان همگی به سوی خداوند توبه کنید شاید که رستگار شوید )).
چنان که دیده میشود قسمت اول ایه که می فرماید :
((بهزنان مومن بگو که دیدگان خود را فرو پوشند ودامن های خود را حفظ کنند وزینت های خود را اشکار نکنند مگر زینت های ظاهر را ))
منهای تغییر ضمایر از مذکر به مونثدقیقا"مطابق با ان چیزی است که برای مردان بیان فرمود یعنی زنان هم باید از نامحرم وبلکه ازاندام ممنوعه ی زنان دیگرچشم پوشی بکنند وهم چنین حواس دیگر خودرا نیز مواظبت کنند و دامن های خود راهم حفظ کنند واندام خودرا درمعرض دید نا محرم وبلکه اندام ممنوعه خود را درمعرض دید زنان دیگر هم نگذارند.
حضرت فاطمه(س) وحجاب
فاطمه (س)مظهرعفاف وتقوی سرمشق وسرور تمامی زنان مسلمان است .روزی پیا مبر (ص ) ازصحابه پرسید :
چه چیز برای زنان از همه بهتر است .یاران ندانستندعلی(ع)خدمت فا طمه(س) پاسخ داد :
از همه بهتر این است که نه آنها مردان بیگانه را ببیند ونه مردان بیگانه انها را .چه کسی این پاسخ را برای تو بیان کرد ؟عرض کرد:فاطمه(س)وحضرت فرمود :او پاره تن من است .
روشن است که علی (ع)پاسخ رامی دانست وسوال از ان بزرگوار برای طرح مقام والا ومکانت عظیم فاطمه اطهراست .
جایگاه بلند و شخصیت والای حضرت زهرا (س)روشن تر از ان است که نیاز به گفتگو داشته باشد در روایاتی امده است که به هنگام تولد لباسی از بهشت برای ان حضرت اورده شد و جسمش پوشش کامل یافت تازمینه برای تعالی روحش باشد. زهرای اطهر این برترین الگوی زن وعالیترین چهره ی بشریت گواینکه فریادگری علیه ظلم راپیشه داردوستم برامام خویش را برنمی تابدوازمحدوده خانه پابه بیرون مینهدودراجتماع حضورمی یابدوبابلیغ ترین جمله هاازحق وحقیقت دفاع می کندامااین همه درنهایت آرزویم حیاوعفاف است : اودرحالی که مقنعه رامحکم به سربسته وخودرادرجامعه ای فراگیرپیچیده بوددرجمع زنان بنی هاشم درحالی که جامه های بلندش قدمهاراپوشیده داشت باابهت آزرم ومتانت شگرفی قدم برمیداشت وبرای همگامان راه رفتن اوگام زدن رسول الله (ص) رابه یادمیاوردو...
آن حضرت این شهادت راپس ازرحلت نیزپاس می داردودستور میدهدقامت بی جانش رادرحفاظی قراردهندکه حجم بدن نمایان نباشد.اسمابنت عمیس میگوید:روزی فاطمه (س)به من فرمود:من ازکارمردم مدینه که زنان خودرابعد ازوفات به صورت ناخوشایندی برای دفن می برندوتنهاپارچه ای براو می افکنندکه حجم بدن ازپشت آن نمایان است ناراضی ام .
اسماگفت:من درسرزمین حبشه چیزی دیده ام که با آن جنازه مردگان راحمل میکنندشاخه هایی ازدرخت نخل رابرمیدارندو به صورت تابوت مخصوصی درمی آورندپارچه ای روی چوبهای آن می افکنندسپس بدن رادرون آن می گذارندبه گونه ای که بدن پیدانمی شود.
هنگامی که فاطمه (س)این مطلب را شنیدتبسم نمودواین تنها تبسم اوبعدازوفات رسول(ص)بود.
به جهت اهمیت موضوع چنین وصیت فرمود :برای من تابوتی تهیه کن که در موقع حمل جنازه بدنم پیدا نباشد وطرز ساختنش چنین و چنان باشد . این بانوی اطهر با این همه عظمت و جلالت وحراست از جایگاه بلند عفاف در زندگی چونوارد قیامت شود فریادی بر خواهد آمد که:ای مردم چشمهایتان را ببندید تا فاطمه (س)دختر رسول اکرم عبور نماید .پیروی از آن بزرگوار والگوگیری آن حضرت درگرو آن است که زن مسلمان چون اوحق راپاس دارد و بسان اوازعفاف وحرمتشحراست کند وهمانندآن حضرت پوشش کامل را رعایت نماید ووجودوزندگی ورفت وآمد وحضورش درجامعه نمادی از عفاف آزرم وشکوه باشد.
اهمیت حجاب دراسلام
مقدمه :
حجاب دراسلام اهمیت ویژه ای داردوازنصوص قرانی است .
به همین خاطرمسائل ریزدرباره ی حجاب درقران کریم مطرح شده ومامسلمانان هم به آن مومن وپایبندبوده ایم اماعلیرغم ایمان وپایبندی اغلب ان رابه خوبی نمی شناسیم حتی بعضا"نمی دانیم که آیاقرآن کریم حجاب را مطرح کرده است یا خیر؟!مسلم است که در این صورت دچار مشکل خواهیم شد و نمی توانیم از آن به خوبی دفاع کنیم و مانند گذشته اندیشه های غلط و بی اساس به نام آن رواج خواهد یافت .عشق وایمان به دین در جامعه ی ما قوی است و اشکال مادر ایمان یا عدم ایمان نیست بلکه در نشناختن اسلام و قرآن است که به آن ایمان داریم.
لغت واصطلاح حجاب
لفظ حجاب یعنی پرده حائل وساتر واصطلاحا"بببببه پوشش بانوان ((حجاب ))گفته می شود .در قرآن لفظ حجاب وجود دارد ولی فقط درباره ی همسران پیغمبر (ص)به کار رفته آن هم نه به معنی پوشش زنان .قرآن مصداق ونوع حجاب ومباحث دیگر آنرا دقیقا"بیان می کند اما نه تحت عنوان حجاب .قرآن مبحثی تحت عنوان حجاب ندارد چنان که اکثر مطالب را تحتعنوان خاصی مطرح نمی کند .این از ویژگی های خاص قران است که در عین حالی که جوانب مختلف یک مسئله را توضیحمی دهد آن ها را تحت عناوین فصل بندی شده مطرح نمی کند .این متکلمان و علما هستند که موضوعات را دسته بندی و نامگذاری می کنند واز آنها بحث میکنند .درفقه هم لفظ حجاب برای پوشش بانوان به کار نمی رود بلکه به جای آن لفظ ((ستر))به کار می رود .ولی کلمه ی حجاب برای پوشش زن شایع واصطلاح شده ودر مبحث پوشش بانوان درهمین معنی اصطلاحی که پوشش است به کار می رود نه معنی لغوی ان که پرده باشد .
بعضی گمان کرده اند که حجاب اسلامی از آن جا که لغت حجاب به معنی پرده است یعنی در پرده بودن زن !
وحجاب یعنی ((پرده نشینی))وزن خوب زنی است که همیشه درخانه وپشت پرده باشد وبیرون نیاید !همین تلقی از حجاب موجب افراطی هایی شده ونیز موجب شده تا بعضی که از اندیشه قرآنی اطلاع ندارند ویا دارند وخود را به نادانی می زنند حجاب را به ((پرده نشینی ))تعبیرکرده وبه آن حمله کنند .در مکتوب حاضر هرجا لفظ حجاب به کار می رود معنی اصطلاح آن درنظر است یعنی پوشش نه معنی لغوی آن یعنی پرده
.: Weblog Themes By Pichak :.